فصل چهارم: اهمیت توجه به امکان سوء عاقبت در روایات
روایات هشدار دهنده
در سخنان گهربار معصومین (علیه السلام) نیز به مؤمنین هشدارهای زیادی نسبت به امکان تغییر حالات معنوی و سوءعاقبت داده شده است که در اینجا چند روایت را یادآور می شویم.
أ) نگرانی همیشگی مؤمنین
از جمله این هشدارها وصیت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسین (علیه السلام) است که می فرمایند:
ای بنی، لاتؤیس مذنبا فکم من عاکف علی ذنبه ختم له بخیر و کم من مقبل علی عمله مفسد فی آخر عمره صائر الی النار و نعوذ بالله منها. أی بنی کم من عاص نجا و کم من عامل هوی(61).
(فرزندم، هیچ گنهکاری را مأیوس نکن، چه بسیارند گناه پیشه گانی که فرجامی خوب دارند و چه بسیارند روی آوردگانی به خیر که در پایان عمر خویش به فساد روی می آورند و (با همین حال) به سوی آتش می روند و پناه می بریم به خدا از آن. فرزندم چه بسا گنهکاری که سرانجام، اهل نجات شود و چه بسا اهل طاعتی که منحرف شود).
بهمین مضمون است این کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) که می فرمایند:
ان الرجل لیعمل بعمل أهل الجنة سبعین سنة فیحیف فی وصیته فیختم له بعمل اهل النار و أن الرجل لیعمل بعمل اهل النار سبعین سنة فیعدل فی وصیته فیختم له بعمل أهل الجنة ثم قرأ و من یتعد حدود الله و قال، تلک حدود الله(62)؛
(چه بسا انسانی که هفتاد سال، اعمال بهشتیان را انجام داده است، اما، در وصیت خود ستم می کند و با عمل جهنمیان کارش پایان می پذیرد و چه بسا کسی که هفتاد سال اعمال أهل آتش را انجام داده اما در وصیتش، بر می گردد و با رفتار بهشتیان، کارش پایان می پذیرد. سپس، حضرت رسول، (آیه شریفه) و من یتعد حدود الله را خواندند و فرمودند: این حدود خداست).
راز امکان تحول روحی
دلیل امکان این تحولات این است که انسان موجودی مختار است و همیشه بر سر دوراهی های دنیا و آخرت قرار دارد و هیچگاه شیطان از وسوسه هیچ مومنی ناامید نمی شود، هرکس، با هر قدرتی از ایمان که باشد در برابر قدرت ایمان او، قدرتی از شیطان وجود دارد و همچنین انسان تا در این دنیا هست، هوای نفس (شهوت و غضب) او را به کردارهایی خلاف دین و عقل فرامی خواند بنابراین، انسان، دائما باید در جهادی اکبر با نفس باشد و چه بسا مومنی که صبح را با ایمان به شب رسانده، اما، شب هنگام با طوفانی از شهوت روبرو می شود و قدرت ایمانش به پایان می رسد و در برابر متاعی قلیل از دنیا، زانو می زند و دست تسلیم بلند می کند، برای همین است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
ان الاسلام بدء غریبا و سیعود و طوبی للغرباء و أن بین یدی الساعة فتنا کقطع اللیل المظلم، یمسی الرجل فیها مؤمنا و یصبح کافرا و یصبح مؤمنا و یمسی کافرا، یبیع اقوام دینهم بعرض من الدنیا(63).
(همانا، اسلام با غربت آغاز گردید و به زودی باز غریب خواهد شد و خوشا بحال غریبان؛ همانا، مدتی کوتاه قبل از قیامت(64)، فتنه هایی رخ خواهد داد که مانند پاره های شب ظلمانی است و در آن، یک انسان، روز را با ایمان به شب می آورد در حالیکه شب را با کفر به صبح می رساند و شب را با ایمان صبح می کند و روز را با کفر به شب می آورد، گروه هایی دینشان را به متاعی از دنیا می فروشند).
این احتمال را مؤمن باید چنان جدی بگیرد که گویا، هیچگاه از شر آن ایمن نیست. این گفته شریف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) ناظر به همین مطلب است که می فرمایند:
لایزال المؤمن خائفا من سوء العاقبة لایتیقن الوصول الی رضوان الله حتی یکون وقت نزع روحه و ظهور ملک الموت له(65)؛
(مؤمن همیشه از سوء عاقبت نگران است و تا هنگام جان کندن و آشکار شدن فرشته مرگ بر او، به اینکه به رضوان الهی نایل می آید یقین نمی کند).
مشابه هیمن سخن گهربار است کلام زیبای امام صادق (علیه السلام) که می فرمایند:
المومن بین مخافتین، ذنب قد مضی لایدری ما یصنع الله فیه و عمر قد بقی لایدری مایکتسب فیه من المهالک فهو لایصبح ال خائفا و لایمسی الا خائفا و لایصلحه الا الموت(66)؛
(مؤمن میان دو نگرانی است، گناهی که در گذشته مرتکب شده است نمی داند که خداوند به سبب آن او چه می کند و عمری که از او باقی مانده است و نمی داند که در آن خود را به چه مهلکه هایی می افکند از این رو، مؤمن شبی را به صبح نمی آورد و روزی را شب نمی کند، جز آنکه نگران است و این مشکل را چیزی جز مرگ حل نمی کند).
این روایت، این مطلب را یادآوری می کند که نگرانی عقوبت گناهان گذشته و سوءعاقبتی که ممکن است دچار آن شود، باید همیشه ذهن مؤمن را مشغول کند و دغدغه همیشگی او باشد و لحظه ای از آن غافل نباشد و شاید بتوان گفت: این روایت، اشاره به این دارد که نگرانی از سوء عاقبت، از شاخصه ها و نشانه های وجود ایمان است.
امضاء
نظرات شما عزیزان: